سلام
دلم میخواد کلی با همه حرف بزنم ، اونقدر که دیگه از دستم خسته بشین و فرار کنین .
اندازه تموم گوشای دنیا حرف توی دلم مونده ، اندازه تموم دوست داشتنی هام ، از همیشه تا حالا ...
دلم خیلی چیزا میخواد ; که دوست داشته باشه ، که داد بزنه ، که هوار بکشه ، که ... خب دلمه دیگه !
نگران نباشین ، دیوونه نشدم ، عقلم هنوز (متاسفانه) سر جاشه ولی با تموم خوشیهایی که همینطور فرت و فرت (بقول مهران مدیری) دور و برم جمع میشن نمیدونم چرا هنوز دلتنگم ...
به یاد این مصرع افتادم که : نفسم گرفت از این شهر
آره دلتنگم ...
کسی میدونه چرا ... ؟!!!
سلام
۱ دیر به دیر مینویسی،
۲ یادم رفته بود،زمانشمارش جالبه!
۳ نظردادم بینظر نمونی